This guy goes to a psychiatrist and says, "Doc, my brother's crazy. He thinks he's a chicken."
The doctor says, "Why don't you turn him in?"
The guy says,"I would, but I need the eggs."
Well, I guess that's, now, how I feel about relationships. They're totally irrational,crazy and absurd. But I guess we keep going through it because most of us need the eggs.
---------------------------------------------------------------------------------------------
یک لطیفه قدیمی است که میگوید، بنده خدایی میرود پیش روانکاو میگوید: «برادرم دیوانه است، فکر میکند مرغ است»، روانکاو به او میگوید «خوب چرا پیش من نمیآوریش». جواب میگیرد: «چون تخممرغهایش را نیاز داریم». خوب فکر کنم این خیلی شبیه نظر من درباره روابط انسانی است. این روابط کاملا غیر منطقی و احمقانهاند ولی فکر میکنم که ما آنها را ادامه میدهیم چون به تخممرغها احتیاج داریم.
فیلم آنی هال از وودی آلن