30

یک جای پای من بنا کرد به خاریدن؛ بعد گوشم بنا کرد به خاریدن؛ بعد پشتم، درست وسط شانه‎ها. دیدم اگر خودم را نخارانم الان است که می‌میرم. من این را بارها امتحان کرده‌ام. پیش آدم‎های جاسنگین، توی تشییع جنازه، یا وقتی که خوابت می‌آید و می‎خواهی خودت را بخوابانی- خلاصه هرجا که نباید خودت را بخارانی- درست همان وقت هزار جای آدم بنا می‎کند به خاریدن.


کتاب سرگذشت هکلبری فین نوشته‎ی مارک تواین


Subscribe in Google Reader