آدم هرچه بیشتر قدرت بدست بیاورد، تشخیص اینکه چه کسی با اوست و چه کسی بر او، برایش دشوارتر میشود. هنگامی که به قدرت کامل دست یافت دیگر تماس او با واقعیت به کلی قطع میشود و این بدترین نوع تنهایی است. شخص دیکتاتور، شخص بسیار خودکامه، گرداگردش را علائق و آدمهایی میگیرند که هدفشان جدا کردن او از واقعیت است. همه چیز دست به دست هم میدهند تا تنهایی او را کامل کنند. از مقدمهی کتاب بهترین داستانهای کوتاه ِ گابریل گارسیا مارکز
خیلی قشنگ بود و درست واقعیت را بیان کرده
به منم سر بزن..نظراتم بگو..خوشحال میشم
راز موفقیت را در زندگی کسانی اموخته اند که در زندگی موفق شده اند.
منم موافقم ولی واسه کسایی این اتفاق میافته که نه ظرفیتشو دارن نه شایستگیشو
این نوشته بو می داد
چقدر دوست داشتم یک نفر از من می پرسید،
چرا چشم هایت همیشه بارانی است!!!؟؟؟
چرا لبخندهایت انقدر بی رنگ است ؟
اما افسوس ... هیچ کس نبود
همیشه من بودم و من و تنهایی پر از خاطره
آری با تو هستم .. با تویی که از کنارم گذشتی...
و حتی یک بار هم نپرسیدی، چرا نگاه هایت همیشه آنقدر غمگین است ؟
آینه پرسید که چرا دیر کرده است ؟
نکند دله دیگری او را اسیر کرده است ؟
خندیدم و گفتم :او فقط اسری من است
تنها دقایقی چند تاخیر کرده است !
گفتم امروز هوا سرد بوده است
شاید موعده قرار تغییر کرده است
آینه به سادگیم خندید و گفت :
احساس پاک تورا زنجیر کرده است
گفتم از عشق من چنین سخن مگو
گفت خوابی او سالهاست که دیر کرده است ...
شصتمین پستت مبــــــــارک
ممنون
آدم موجود عجیبی است و خداوند وقتی آدم را آفرید خود را تحسین کرد
Hi boy
how are You?
this blog HaVe VERy VeRy VERY verY vERY GooD topic for life
tanx boy
i'm your old friend
سلام دوست من وبلاگت عالیه
آخه منو برای چند لحظه دگرگون کرد اگه بگم قصدم دارم تمام پست ها تو یکی یکی با دقت بخونم باورت نمیشه ...
خوندن پست های تو از هر تجربه ای بهتر و کاملتره...
راستی اگه دوست داری تبادل لینک کنیم منو با اسم تنهایی لینک کن و بعد به وبلاگم بیا و بگو که با چه اسمی لینکت کنم عزت زیاد...
ممنون
با اجازه تو وبم گذاشتمش