77

There was a girl in my village who was suspected of being a witch. They put stones in her pockets and cast her into the lake. If she drowned, they would have known she was human. But she didn't. She lived. They called it proof of magic and burned her at the stake


Dominic Sena's Season of the Witch

---------------------------------------------------------------------------------------------


توی روستای ما یه دختر بود که بهش اتهام جادوگر بودن زدند. جیب‌هاشو پر از سنگ کردند و پرتش کردند توی دریاچه. گفتن اگه غرق شد یعنی آدم‌ـه [و جادوگر نیست]، ولی غرق نشد. خودشو به زحمت نجات داد. اونا هم گفتن پس جادوگره و آتیشش زدند


فیلم فصل افسونگر از دومنک سینا


Subscribe in Google Reader

نظرات 2 + ارسال نظر
amxi شنبه 15 بهمن‌ماه سال 1390 ساعت 22:30

اینجور سبک نظری ها تو همه نسل ها هست. آدم واقعا متاثر میشه

آدم آهنی شنبه 13 آبان‌ماه سال 1391 ساعت 09:58 http://lovepedia.blogfa.com

عجب!
هی رضا
به منم سر بزن!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد